مالکیت طلا بعد از طلاق با کیست؟【آپدیت 1404】

برای بسیاری از زوج هایی که زندگی مشترکشان به پایان می رسد؛ چه با طلاق رسمی و چه با جدایی توافقی. یکی از نخستین پرسش ها این است که تکلیف طلا و جواهراتی که در طول زندگی یا مراسم ازدواج به زن داده شده چیست. پاسخ این پرسش در نگاه اول ساده به نظر می رسد، اما از منظر حقوقی پیچیدگی های خاص خود را دارد. به طور کلی، طلاهایی که از سوی مرد به زن هدیه داده شده اند، طبق قواعد عقد هبه و حقوق خانواده در قانون مدنی، به مالکیت زن درمی آیند و پس از طلاق نیز قابل مطالبه نیستند؛ مگر در موارد استثنایی که قانون برای بازپس گیری هدایا شرایط خاصی تعیین کرده است.
درک درست این ظرایف حقوقی و آشنایی با استثناهای قانونی، تنها از طریق مراجعه به منابع معتبر و تحلیل های تخصصی ممکن است؛ از جمله محتوای حقوقی ارائه شده در سایت پرشین وکلا که با تکیه بر رویه قضایی و قوانین مدنی، ابعاد مختلف مالکیت طلا بعد از طلاق را روشن می سازد.
وضعیت حقوقی طلاها در دوران ازدواج
طلای هدیه داده شده
در صورتی که طلاها به عنوان هدیه یا «عیدی» از طرف شوهر به زن داده شده باشند، مطابق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، این اموال پس از تحقق قبض (تحویل واقعی به زن)، به مالکیت او درمی آیند و حتی پس از طلاق، شوهر حق مطالبه آن ها را ندارد.
البته اگر ثابت شود که طلاها صرفاً برای استفاده موقت (مثلاً در مراسم ها) در اختیار زن قرار گرفته اند و قصد تملیک وجود نداشته، امکان استرداد آن برای شوهر وجود دارد. اما بار اثبات این ادعا بر عهده ی مرد است و بدون ادله کافی یا شهادت معتبر، دادگاه معمولاً طلاها را متعلق به زن می داند.
طلا به عنوان بخشی از مهریه
اگر طلاها در عقدنامه به عنوان بخشی از مهریه ذکر شده باشند، مالکیت آن از زمان عقد به زن منتقل می شود و طلاق هیچ اثری بر این حق ندارد. حتی در صورت طلاق قبل از نزدیکی، زن مستحق دریافت نصف مهریه است که در این حالت نصف طلای ذکرشده به او تعلق می گیرد. در عمل، بسیاری از زوجین هنگام عقد، مهریه را به صورت ریالی تعیین می کنند اما در کنار آن، طلاهایی به صورت عرفی هدیه می شود. در چنین شرایطی، اگر در سند رسمی یا شهادت شهود ثابت شود که طلاها بخشی از مهریه بوده اند، استردادشان ممکن نیست.
در پرونده های مربوط به طلاهای مندرج در عقدنامه، آشنایی با رویه دادگاه ها و بهره گیری از راهنمایی های بهترین وکیل مهریه در رشت می تواند فرآیند بررسی و تشخیص ارزش قانونی این اموال را با دقت بیشتری پیش ببرد و احتمال بروز اختلافات بعدی را کاهش دهد.
طلاهای خریداری شده توسط زن
در مواردی که زن از محل درآمد شخصی خود یا از مهریه نقدی اش طلا خریداری کرده باشد، این اموال به طور قطعی در مالکیت اوست. حتی اگر پس از طلاق، شوهر ادعا کند طلاها را او پرداخت کرده، بدون سند یا رسید پرداخت از حساب شخصی اش، ادعا در دادگاه پذیرفته نمی شود.
استرداد طلا پس از طلاق از نظر قانونی
گاهی پس از طلاق، شوهر یا خانواده او درخواست بازگرداندن طلاها را مطرح می کنند. اگر شوهر بتواند با دلایل موجه ثابت کند که طلاها امانت بوده اند (مثلاً در اختیار زن گذاشته تا بعداً برگرداند)، دادگاه دستور استرداد می دهد. اما در صورتی که طلاها در طول زندگی مشترک توسط زن استفاده شده و نشانه ای از امانت بودن وجود نداشته باشد، قانون این اموال را ملک زن می داند.
بررسی طلا در طلاق توافقی
در طلاق توافقی، تعیین تکلیف اموالی مانند طلا، مهریه یا جهیزیه باید در متن توافق نامه مشخص شود. زن می تواند بخشی از طلاها را در ازای بخشش مهریه به مرد واگذار کند یا بالعکس. نبود شفافیت در این مرحله، بعدها می تواند موجب دعوی مجدد و اختلاف حقوقی شود.
در چنین مواردی، همراهی وکیلی مجرب که با ظرایف دعاوی خانواده آشناست، مانند بهترین وکیل خانم در رشت، می تواند نقش مهمی در تنظیم صحیح توافق نامه ها و پیشگیری از بروز اختلافات بعدی داشته باشد.

رویه دادگاه ها در اختلافات مربوط به طلا
در عمل، رویه دادگاه ها غالباً به نفع زنی است که طلاها در تصرف یا استفاده ی او بوده اند، مگر اینکه شوهر خلاف آن را با مدارک قابل استناد ثابت کند. دادگاه ها برای تصمیم گیری معمولاً به این موارد توجه می کنند:
- اظهارات طرفین و شاهدان در خصوص هدیه یا امانت بودن طلا
- وجود فاکتور خرید به نام شوهر یا زن
- تصاویر، پیام ها یا شهادت نزدیکان درباره ی نیت هدیه دادن
- نحوه ی نگهداری طلا (در منزل زن یا شوهر)
نکته فقهی؛ طلاهای هدیه شده و رجوع در هبه
بر اساس فقه امامیه، هدیه میان زوجین در زمان زندگی مشترک قابل رجوع است مگر اینکه هدیه به صورت خاصی مانند «هبه معوض» باشد یا عین مال از بین رفته باشد. با این حال، طبق تبصره ماده ۸۰۳ قانون مدنی، اگر زن یا شوهر هدیه را از بین برده یا فروخته باشند، رجوع به آن ممکن نیست. بنابراین در اغلب پرونده ها، چنانچه زن طلاها را مصرف کرده یا فروخته باشد، شوهر دیگر حق مطالبه ندارد.
نقش وکیل در دعاوی استرداد طلا
پرونده های مربوط به استرداد طلا پس از طلاق، در ظاهر ساده اند، اما از نظر حقوقی در زمره ی دعاوی پیچیده ی مالی خانواده قرار می گیرند. دلیل این پیچیدگی، تنوع شرایط و تفاوت دیدگاه ها در مورد ماهیت حقوقی طلاست؛ اینکه آیا طلا به عنوان هبه، امانت یا مهریه تلقی می شود، می تواند مسیر پرونده را کاملاً تغییر دهد.
در چنین شرایطی، حضور وکیل متخصص در دعاوی خانواده نه تنها روند رسیدگی را تسهیل می کند، بلکه از بروز اشتباه در تنظیم دادخواست و ارائه مستندات جلوگیری می نماید. وکیل با تسلط بر رویه های قضایی و نحوه ی استناد به مواد قانونی مانند ماده ۷۹۸ و ۸۰۳ قانون مدنی (در باب هبه)، می تواند به اثبات یا رد مالکیت یکی از طرفین کمک کند.
برای مثال، در بسیاری از پرونده ها اختلاف بر سر این است که آیا زن طلای دریافتی را به عنوان هدیه ی قطعی دریافت کرده یا صرفاً برای استفاده موقت در اختیار داشته است. در اینجا، نحوه ی دفاع و ارائه ی دلایل توسط وکیل، نقش تعیین کننده ای در تشخیص قاضی دارد. وکیل آگاه به امور خانواده می تواند با ارائه ی لایحه ی مستند به فتاوای حقوقی و رویه ی محاکم خانواده، از تضییع حقوق موکل جلوگیری کند. از سوی دیگر، در مواردی که یکی از طرفین مدعی بازپس گیری طلا پیش از طلاق است، وکیل می تواند با بررسی زمان و نحوه ی رجوع از هبه، مسیر دفاعی دقیق تری طراحی کند.
جمع بندی
مالکیت طلا پس از طلاق بستگی مستقیم به نیت اولیه ی تملیک، نوع رابطه مالی میان زوجین و ادله ی موجود دارد. در بسیاری از موارد، زن مالک قانونی طلاها محسوب می شود مگر اینکه خلاف آن با مدارک معتبر اثبات شود. به همین دلیل، تنظیم دقیق توافق های مالی، نگهداری رسیدها و بهره گیری از راهنمایی وکلای متخصص، بهترین راه برای پیشگیری از اختلافات بعدی است. در نهایت، اختلاف بر سر طلا بعد از طلاق، بیش از آنکه موضوعی مالی باشد، بازتابی از نبود شفافیت در روابط حقوقی است و شناخت قانون می تواند مهم ترین ابزار برای جلوگیری از بروز چنین چالش هایی باشد.
مطالب داغ





جدیدترین مطالب




